آغاز دوستی من و گربه + دورهمی نمایشگاه کتاب

نیازمندی های ایران| تولیدی و عمده فروشی کفش و کتونی زنانه و مردانه در تهران و اسلامشهر

آغاز دوستی من و گربه + دورهمی نمایشگاه کتاب

۱۴۱ بازديد

پاسخ :

ببین نهایتش میشد این: "روسری‌ات را باد برد، و من به خیابان رفتم، فضای اتاق برای پرواز کافی نبود"
یا مثلا:
"روسری‌ات را باد برد، کودکی را در کوچه زدم!"
یا حتی:
"ای که روسری‌ات را می دهی بر باد
مرا مبر از یاد"
:دی
آغاز دوستی من و گربه + دورهمی نمایشگاه کتاب
تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.