عنواني دارد ؟!

نیازمندی های ایران| تولیدی و عمده فروشی کفش و کتونی زنانه و مردانه در تهران و اسلامشهر

عنواني دارد ؟!

۱۸۹ بازديد

چشمه ی گذر فازغ ازنگاه ها، غرق شده در اندیشه ی رهگذران ،

میان جنون دشتی خفته در دل راهی لحظه های غربت می شود !....

پویایی در گذر و رهیدن در افقی دور دست سرپوشیست بر دلتنگی های نشسته بر عمق روحی خسته ...

و چه دلتنگ است برکه ای که روح دمیدن را رها کرده قافیه های دل را به صدف های بی نشان

سپرده و  بی قراری دل را از نگاه محزون ماه در سکوت شبی به فریاد نشسته پنهان می دارد ... 

در خزان افکاری به کنج عزلت نشسته جوانه ای بی نشان در عمق نشانه های واهی رویید..

 تا دل را به نغمه ی پرستوها، مژده ی دشتی رها در گیسوان اندیشه های ناب دهد ...

شاید قاصدکی بود که اسیر دریای دلتنگی گشت ....

واژه هایی نشسته بر خطوط شبنم صبحگاهی، دل شب را خواستار ترنم آرام خود شده و

 در دل اندوه بی پایان، محو در چرایی اندیشه، مشتعل در دل شمعی بی قرار، قطره قطره از نگاه آسمان می چکند ...

دلتنگی از انتظار ، روشنایی چشمهای باران را به دل جاده ی حیرانی سپرد! تا بدرقه ی آب کاسه ی

 سفالینی باشد که عشق را به جاده ی نا آشنا می سپارد...!

عنوانی دارد ؟!
تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.